ه را می شنوم
می بینم
من به این جمله نمی اندیشم
به تو می اندیشم
ای سرا پا همه خوبی
همه وقت
همه جا
من به هر حال که باشم به تو می اندیشم
تو بدان این را تنها تو بدان
تو بیا
جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو به جای همه گل ها تو بخند
اینک این من که به پای تو در افتادم باز
ریسمانی کن از آن موی دراز
تو بگیر
تو ببند...
" فریدون مشیری "
نظرات شما عزیزان:
|