به وبلاگ جمع دانشجویی... خوش آمديد

عضويت در وبلاگ
منوي اصلي
صفحه نخست
پست الکترونيک
آرشيو مطالب
فهرست مطالب وبلاگ
پروفایل
موضوعات
عکس
عکس های مختلف
طبیعت
امام و رهبری
جملات زیبا
نمونه سوالات امتحانی
دانلود
لرستان
دلنوشته
تاریخی
عاشقانه
خنده بازار
جک و اس ام اس
آموزشی
کتاب
اخبار
دیدنی ها
دانستنی ها
ورزشی
مراسمات
مذهبی
انقلابات
کاریکاتور
شاعران
رکورد های گینس
سه بعدی
پند و حکمت
پزشکی
تلفن
دوستان
کد آهنگ های پیشواز
طنز
اضافات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 94
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 349
بازدید کل : 58083
تعداد مطالب : 409
تعداد نظرات : 32
تعداد آنلاین : 2

آخرین مطالب
طراح قالب

Template By: NazTarin.Com

تبلیغات

کی میگه مردا بچه داری بلد نیستن؟!مطلب ارسالی ازآرین0874

 

کی میگه مردا بچه داری بلد نیستن؟!

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

بچه داری مردان

 

 

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز , جمع دانشجویی, در ساعت | |
وقتی بخش ترس مغز تعطیل باشد! / تصاویر طنزمطلب ارسالی ازآرین0874

 

وقتی بخش ترس مغز تعطیل باشد! / تصاویر طنز


وقتی که قسمت ترس مغز تعطیل باشد!!!


ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

ترس

 

 

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز , دانستنی ها , جمع دانشجویی ,, در ساعت | |
انواع اسم دختران در ایران !مطلب ارسالی ازآرین0874

 

انواع اسم دختران در ایران !

خنده دختر ها

 

خوردنی باشد: مثل عسل
ساعات مختلف روز: مثل پگاه، سپیده، سحر
اسم جک و جونور باشد!
اعم از پرنده: مثل پرستو، درنا…
حشره: مثل پروانه
چهارپا: مثل غزال
اسم علف باشد: مثل ریحانه، پونه و…
اسم مکان باشد: مثل صحرا، دریا، خاور، ایران
خیس باشد: مثل شبنم، دریا، ساحل، باران.
و کلا هر اسمی تو این مایه ها باشد اسم دختر و در غیر این صورت اسم پسر می باشد !

 

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز , جمع دانشجویی , ضد دختر, در ساعت | |
ایران رتبه اول استفاده از لوازم آرایش را در خاورمیانهمطلب ارسالی ازآرین0874


 

ایران رتبه اول استفاده از لوازم آرایش!

 

ایران رتبه اول استفاده از لوازم آرایش را در خاورمیانه دارد
 

ایران رتبه اول استفاده از لوازم آرایش

ایران رتبه اول استفاده از لوازم آرایش

ایران رتبه اول استفاده از لوازم آرایش

ایران رتبه اول استفاده از لوازم آرایش


 

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز, جمع دانشجویی ,ضد دختر, در ساعت | |
7روش برای زیبایی

روش برای زیباتر شد

تاکنون مطالب زیادی برای حفظ زیبایی نوشته شده است، اما به یاد داشته باشید که فقط تعداد مشخصی از این نکات و توصیه‌ ها واقعا کاربرد دارند که هفت مورد از موثرترین آنها در این مقاله عنوان شده است:

۱- روش اول: آب بنوشید. البته قانون نوشیدن هشت لیوان آب در روز را فراموش کنید اما مطمئن شوید که حتما هر روز به اندازه نیاز بدنتان آب بنوشید و زیاد تشنه نمانید. اگر به بدن آب کافی نرسد، پوست خشک و کدر می‌شود.

۲- روش دوم: استفاده از ضد آفتاب یک ضرورت است تا سلامت پوست شما تضمین شود.

۳- روش سوم: مرطوب نگاه داشتن پوست است که برای این منظور می‌توانید از لوسیون های مرطوب کننده استفاده کنید.

۴- روش چهارم: از اهمیت دست ها و گردن غافل نشوید و از آنها مانند صورت مراقبت کنید. دست ها و گردن خود را خوب بشویید و مرطوب نگه دارید.

۵- روش پنجم: ورزش کنید چون ورزش کردن پوست چهره را درخشان می‌کند. تحرک بدنی جریان خون را بهبود می‌بخشد و ظرفیت اکسیژن خون را بالا می‌برد. این تغییر برای سلامت کل بدن از جمله پوست معجزه می‌کند.

۶- روش ششم: تغذیه مناسب سرشار از میوه‌ها، سبزی‌ها، مقادیر زیادی ویتامین C , A و E داشته باشید چون این ویتامین‌ها برای سلامت پوست ضروری هستند.

۷- روش هفتم: همواره احساس خوب و مثبتی داشته باشید. برای خودتان کارهایی را انجام دهید که به شما حس خوبی بدهند اگر لبخند بزنید و شاد باشید به طور طبیعی صورتتان درخشان و زیبا می‌شود. پس لبخند بزنید و خندان بمانید.

 

[+] نوشته شده توسط حمید مینایی در برچسب:زیبایی , روش های زیبایی ,جمع دانشجویی, در ساعت | |
پیشنهاداتی برای عدم ترشیدگی دوشیزگان (طنز)مطلب ارسالی ازآرین0874

پیشنهاداتی برای عدم ترشیدگی دوشیزگان (طنز)

 
عدم ترشیدگی دوشیزگان
 

1- یقه اولین خواستگار رو بچسبید كه شاید تنها شتر بخت شما باشه.

2- ناز و لفت و لیس رو بذارید كنار.

3- در معرض دید باشید، گذشت اون زمان كه می‌گفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم كه از آفتاب و از سایه می رنجم.

4- سن ازدواج رو بیارین پایین، همون 17 یا 18 خوبه. بالاتر كه برین همچین بگی نگی از دهن می‌افتین.

5- تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج كنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بكشید.

6- دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون كنید، یه وقت كتابشو دور گردنتون آویزون نكنید كه گردن لطیفتون كج می‌شه.

7- پسر‌های فامیل بهترین و در دسترس‌ترین طعمه‌ها هستند، رو هوا بقاپیدشون.

8- رو شكل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، هستن دچار مشكل...!

9- توی اجتماع بر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بی‌بی عذرا نشست و برخاست كنید، همینا هستن كه شادوماد می‌سازن واستون.

10- یه كم به خودتون برسید، منظورم آرایش و برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و كرم شب و روز و ماسك خیار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نیست. حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید.

11- در پوشش دقت كنید، لباس چسب و كوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می كنه، یه پوشش سنگین و اندكی رنگین با حفظ معیارهای دوماد پسند بهترینه.

 12- مهمون كه میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی كنید، خلاصه یه چشمه بیاین كه بله ما هم هستیم.

13- سعی كنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره كه مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد كه دخترم قربونش برم اینجوریه و اونجوریه...

14- تا مامانه و باباهه می‌گن دخترمون دیگه وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید، در حركات و سكناتتون این نظر رو تایید كنید و دنبالشو بگیرید.

15- بلاخره اگه خدای نكرده می‌خواین جزو اون یك میلیون و هفت صد هزار دختر بی شوهر نباشید (تازه اگه همه پسرای این مملكت دوماد شن، كه نمی شن) هر چی دارید، رو كنید، منظورم اعضا و جوارحتون نیست منظورم كمالات و هنر مندیاتتونه.

16- و اینو بگم كه از هیچ دوره زندگیتون به اندازه وقتی كه با نامزد محبوبتون زیر سایه درخت توی یه پارك خلوت دارید معاشقه می كنید لذت نخواهید برد، حالا به بعدنش كار ندارم.

17- ...و آخرین توصیه اینكه عوض اینكه توی جریانات عشقی خیابونی و زودگذر غرق بشید و مثل كبك سرتونو زیر برف كنید یه خورده به فكر زندگی آینده‌تون بشید و اینقدر از این دست به اون دست نرید چون كثیف می‌شید، می پكید.

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز , جمع دانشجویی , ضد دختر, در ساعت | |
دماغ پردردسر ( طنز )مطلب ارسالی ازآرین0874

دماغ پردردسر ( طنز )

از وقتی كه خودم را شناختم، سنگینی دماغی بزرگ و پف كرده را بر روی صورتم احساس كردم. با رشد من بر وسعت و بی ریختی آن اضافه می شد. دماغی خشن باسورا خهای بزرگ، ویژگی مشخصه ام بود. در دوران راهنمایی تحصیلی، از نظر كوچك و بزرگ مدرسه به داشتن لقب گوریل مفتخر شدم. این لقب حتی در دفتر حضور و غیاب نیز به چشم می خورد.

 

دماغ


دوران دبیرستان اوضاع متفاوت شد و متلك ها هدفمندتر و زهردارتر شده بود. درس خواندنم تا سال دوم بیشتر طول نكشید. دو سال خانه نشین بودم و به ندرت به بیرون رفت و آمد داشتم. اكثر اوقات با مادرم دعوا می كردم به خاطر این كه مرا با این شكل و شمایل به دنیا آورده است و طعنه ام به پدر این بود كه چرا در كودكی مرا خفه و راحت نكرده است. او باید فكر چنین روزی را می كرد. عازم خدمت سربازی شدم. در این دوران مسخره كردنم از طرف دیگران به اوج خود رسید. به یاد دارم كه شب ها تا صبح به بدبختی هایم فكر می كردم و روزها تا غروب جیم می شدم كه با این دماغ دیده نشوم. یكی از هم خدمتی هایم در آستانه جوانی دو ناكامی را یدك می كشید، یكی دماغ دراز و عقابی و دیگری طاسی محسوس قسمت اعظم كله اش بود. او هم از وضع موجود می نالید. اما هر وقت مرا با این دماغ می دید، دست هایش را به سوی آسمان بلند می كرد و می گفت: « الهی شكر. راضیم به رضای تو! » بعدها از سر دلسوزی و اشتراك درد داشتن دماغ ضایع، رفیقم شد و پیشنهاد كرد كه بعد از خدمت، جراحی پلاستیك كنم. البته خودش همین تصمیم را داشت.
در طول خدمت، از سرباز آموزشی گرفته تا بعضی از حقوق بگیران پادگان، تفنگ دولول صدایم می كردند. بعد از پایان خدمت، برای هزینه عمل مجبور به كار سخت و طاقت فرسا شدم. كلاهی تهیه كردم كه مانند سارقان مسلح، تمام صورتم جز چشمهایم را پوشانده بود. چند ماه به سختی كار كردم تابالاخره موفق شدم كه  از طریق وام قرض الحسنه و كمك اقوام و آشنایان هزینه عمل را جور كنم. اوایل زمستان بود كه خودم را به تیغ جراحی سپردم. یك ساعت بعد از عمل به هوش آمدم. دكتر جراح قول یك دماغ خوب را داده و كارش را در حد معجزه تعریف كرده بود. با فهمیدن این جملات اشك شادی و شوق در چشمانم سرازیر شد. با خود اندیشیدم كه ایام بدبختی و فلاكت به پایان رسیده و به آینده امیدوار شدم. پس از دو روز بستری از بیمارستان مرخص شدم.
تمام سطح شهر را به واسطه بارش برف روز قبل، لایه ای از یخ و برف فرا گرفته بود. از خوشحالی روی هوا راه می رفتم. به یك باره همه چیز خراب شد. لیز خوردم و به سطل آشغال بزرگ شهرداری در پیاده رو برخورد كردم. ای كاش عزرائیل همان لحظه جانم را گرفته بود. پس از برخورد، دماغم تا یك ماه ورم داشت. قالب آن شكسته، از شكل اولش بدتر و بزرگتر و به اندازه یك گلابی شده بود.

 

دماغ
 

متوجه ترس و وحشت اطرافیان، مخصوصاً كودكان شده بودم و فرار آنها را نظاره می كردم. كاری از دستم بر نمی آمد و دوران بدبختی و تیره روزی ام تازه آغاز شده بود. هنگام تعطیلی دبستان نزدیك خانه، متوجه فرار دانش آموزان می شدم. به راستی از من وحشت داشتند. به وخامت موضوع پی برده بودم. به آینده مبهم و تاریك خودم فكر می كردم و به افسردگی شدید مبتلا شده بودم. اما مادرم در كنار این همه بدبختی به من امیدواری می داد و در نهایت فداكاری قول داد با همین دماغ برایم زن بگیرد. بالاخره حرفش را عملی كرد و به خواستگاری دختر یك كارمند بازنشسته رفتیم.دختر وقتی چشمش به دماغم افتاد، غش كرد و بی هوش شد. كارمان به كلانتری محل كشید.
بعداز گذشت یك ماه پدرم، دوستش را در رو دربایستی قرارداد و به خواستگاری دخترش رفتیم. خانواده اش همه چیز رابه دختر واگذار كرده بودند. همه چیز به خوبی پیش رفت تااینكه عروس چای آورد، هر دو از خجالت سرمان پایین بود. هنگامی كه استكان چای را برداشتم، سرش را بلندكردتا نگاهم كند. به محض دیدن دماغم همانند جن زده ها وحشت كرد و دستانش را از سینی استیل ول كرد و چندین استكان چای روی سر و تنم ریخت. او از وحشت حاصل از دیدن دماغم جیغ می زد و من از سوزش و درد ناشی از ریختن چای روی تنم فریاد می كشیدم. جیغ و فریادمان مانند آواز اپرا با هم آمیخته شده و موسیقی زیبا، هماهنگ و موزونی را به نمایش گذاشته بود. عروس در حالی كه به شدت گریه می كرد، گفت:« حاضرم با یك معتاد زندگی كنم اما با این دماغ نه!! » مراسم به هم خورد و برگشتیم.
با ایستادن روبروی آینه حق را به او و دیگران دادم. من با این دماغ عمل شده، واقعاً زشت و وحشتناك شده بودم.در این شرایط، آرزویم كار كردن در معدن زغال سنگ تاپایان عمر بود كه به واسطه تاریكی اش دماغم دیده نشود. وضع بدتر شده بود تا جایی كه حتی اقوام و خویشاوندان گاه گاهی به ما سر می زدند، فرزندان زیر 10 سال خود را همراه نمی آوردند. این موضوع بدترین چیزی بود كه در آن روزها به خاطرش خیلی ناراحت بودم. دیگر طاقت این زندگی اسف بار را نداشتم. كم كم افكار منفی بر من چیره گشت. سه بار تصمیم به خودكشی گرفتم كه در هر كدام ناموفق بودم.
اولین بار سرطنابی را به گردن و سر دیگر آن را به شاخ های بزرگ از درخت وسط حیاط بستم. از بابت نشكستن شاخه خیالم راحت بود چرا كه وزنی معادل یك تن را تحمل می كرد. به امید مرگ خود را از درخت آویزان كردم اما چنان با شدت به زمین كوبیده شدم كه مدتها آثار كبودی روی تنم دیده می شد. طنابی كه كهنه به نظر نمی رسید، بریده بود. تعجب كردم و اندیشیدم كه اگر دماغم نرمال بود، طناب به زندگیم پایان می داد.
بار دوم وسط جاده با چشمهای بسته ایستاده بودم و كامیون بزرگ و باری به طرفم در حركت بود. برآورد كرده بودم تا ترمز بگیرد و آن را كنترل كند، كارم یكسره شده است. اما به چند متری ام كه رسید، بدون ترمز، موتورش به تپ تپ افتاد و خاموش شد و درجا میخ كوب گردید. از پیاده شدن راننده و لگد زدن به باك كامیون فهمیدم كه گازوئیل تمام كرده است.
بار سوم ازسلسله اقدامات خودكشی ام، این بود كه  از قبل آگاهی داشتم مقداری سم برای ضدعفونی كردن زیرزمین از دست حشرات موذی و مخصوصاً موش ها در خانه موجود است. با ساعتی گشتن، مقداری پودر سفید رنگ پیدا كردم و تا توانستم از آن خوردم كه كارم به اما و اگر نكشد و به این زندگی نكبت بار خاتمه دهم. تا سه روز منتظر مرگم بودم اما مرگ جایش را به شكم درد و بوی خمیر ترشیده و مانده در دهانم داد. سمی در كار نبود و در عوض نیم كیلو آرد خورده بودم.
این  روزها عبارت « گوریل متمدن » را كه بر روی دیوار سركوچه تنگ و باریكمان با خط خرچنگ قورباغه ای نوشته شده، مشاهده می كنم كه نویسنده آن در كمال وقاحت با درج  فلشی در زیر آن، سمت خانه ما را به همه یاد آور می شود. دیگر تصمیم گرفته ام كه در خانه بمانم و برای حفظ آبرو و جلوگیری از ترس و وحشت مردم، خصوصاً كودكان از خانه خارج نشوم.
این نامه را برای بسیاری از مجلات، روزنامه ها، ادارات، افراد سرشناس نوشته ام  بلكه كسی پیدا شود از طریق هر نوع كمكی از جمله درمان طبی، گیاهی، بومی و جراحی به من كمك كند. هزینه برایم مهم نیست و تنها هدفم خروج از این بدبختی و فلاكت است. بدبختی ام به جایی رسیده كه مجبورم  برای پست كردن این نامه ها شبانه از منزل خارج شوم !

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز, در ساعت | |
لورل و هاردی در گذر زمان (عکس)مطلب ارسالی ازآرین0874

لورل و هاردی در گذر زمان (عکس)

لورل و هاردی



لورل و هاردی



لورل و هاردی

 

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز, در ساعت | |
تیپ های مختلف بانوان در متروی تهرانمطلب ارسالی ازآرین0874

تیپ های مختلف بانوان در متروی تهران


31 اثر هنری دیجیتالی به روایتی طنزآمیز در مورد شخصیت های مختلف زنان و دختران ایرانی در مترو تهران که شما دوستان در ادامه این ایمیل خواهید دید کاریست از "الهام عطایی آذر" که در اوایل ما سپتامبر گذشته در نمایشگاهی تحت عنوان "ورود آقایان ممنوع" در تهران برگزار شده بود ...



عزیز خانوم

ورود آقایان ممنوع


کارمند

ورود آقایان ممنوع


دانشجوی دانشگاه شریف

ورود آقایان ممنوع


دیپلمه

ورود آقایان ممنوع


دودی

ورود آقایان ممنوع


مادر جان

ورود آقایان ممنوع


مژگان جون

ورود آقایان ممنوع


هنرمند

ورود آقایان ممنوع


برنزه

ورود آقایان ممنوع


جنگولک

ورود آقایان ممنوع


مجری

ورود آقایان ممنوع


فروشنده

ورود آقایان ممنوع


خریدار

ورود آقایان ممنوع


خفاش

ورود آقایان ممنوع


کیف قرمزی

ورود آقایان ممنوع


پشت کنکوری

ورود آقایان ممنوع


جیگر

ورود آقایان ممنوع


معلم

ورود آقایان ممنوع


مدل

ورود آقایان ممنوع


کپل

ورود آقایان ممنوع


پلنگی

 ورود آقایان ممنوع


مو قشنگ

 ورود آقایان ممنوع


تپل خنگ

 ورود آقایان ممنوع


بچه مدرسه ای

 ورود آقایان ممنوع


تر و تمیز

 ورود آقایان ممنوع


پیرزن

 ورود آقایان ممنوع


پر مشغله

 ورود آقایان ممنوع


نوجوان

 ورود آقایان ممنوع


دهاتی

 ورود آقایان ممنوع


روشنفکر

 ورود آقایان ممنوع


ورزشکار

 ورود آقایان ممنوع
 
 
[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز, در ساعت | |
زندگی اینترنتی چجوریه؟مطلب ارسالی ازآرین0874

ندگی اینترنتی چجوریه؟


زندگی اینترنتی یعنی اینکه :
 

۱- یهو نگاه میکنی می بینی خانوادت که ۳ نفر بیشتر نیستن ۵ خط موبایل دارن!
 

۲ – واسه همکارت ایمیل میفرستی، در حالیکه میز بغل دستی تو نشسته !
 

۳ – رابطت با اقوام و دوستانی که ایمیل ندارن کمتر و کمتر میشه تا به حد صفر برسه!
 

۴ – ماشینت رو جلوی در خونه پارک میکنی بعدش با موبایلت زنگ میزنی خونه که بیان کمک چیزایی رو که خریدی ببرن داخل !
 

۵ – هر آگهی تلویزیونی یه آدرس اینترنتی هم داره !
 

۶ – وقتی خونه رو بدون موبایلت ترک میکنی ، استرس همه وجودت رو میگیره و با سرعت برمیگردی که موبایلت رو برداری…، بدون توجه به اینکه حد اقل ۱۰ سال از عمرت رو بدون موبایل گذروندی !!!
 

۸ – صبحها قبل از خوردن صبحونه اولین کاری که میکنی سر زدن به اینترنت و چک کردن ایمیل و فیس بوکته !
 

۹ – الان در حالیکه این تاپیک رو میخونی، سرت رو تکون میدی و لبخند میزنی !
 

۱۰ – اینقدر سرگرم خوندن این تاپیک بودی که حتی متوجه نشدی این لیست شماره ۷ نداره !
 

۱۱ – الان دوباره برگشتی بالا که چک کنی شماره ۷ رو داشته یا نه !
 

۱۲ – من مطمئنم که اگه دوباره برگردی بالا حتماً شماره ۷ رو پیداش میکنی، بخاطر اینکه خوب بهش توجه نکردی !!
 

۱۳ – دوباره برمیگردی بالا ولی شماره ۷ رو پیدا نمیکنی…، خوب من شوخی کردم ولی نشون میده که تو به خودت هم اعتماد نداری و هرچی بقیه میگن باور میکنی.

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز , جمع دانشجویی, در ساعت | |
دختر بودن یعنی …. (طنز )مطلب ارسالی ازآرین0874

دختر بودن یعنی …. (طنز )

 

کاریکاتور دختر


دختر بودن یعنی تمام عمر پای آینه بودن!
دختر بودن یعنی پنکک زدن به جای صورت شستن!
دختر بودن یعنی کله قند و لی لی لی لی …
دختر بودن یعنی پس این چایی چی شد؟؟!
دختر بودن یعنی الگوی خیاطی وسط مجله های درپیت
دختر بودن یعنی همونی باشی که مادر و خاله و عمه ت هستن
دختر بودن یعنی انتظار خاستگار مایه دار!
دختر بودن یعنی چرا خونه اونقد کثیفه ؟؟!
دختر بودن یعنی دخترو چه به رانندگی؟
دختر بودن یعنی باید فیلم مورد علاقه تو ول کنی پاشی چایی بریزی!
دختر بودن یعنی نخواستن و خواسته شدن!
دختر بودن یعنی حق هر چیزی رو فقط وقتی داری که تو عقدنامه نوشته باشه!دختر بودن یعنی ببخشید میشه جزوه تونو ببینم؟!
دختر بودن یعنی به به خانوم خوشگل….هزار ماشالااااااا…
دختر بودن یعنی برو تو ، دم در وای نستا!
دختر بودن یعنی لباست ۴ متر و نیم پارچه ببره!
دختر بودن یعنی خوب به سلامتی لیسانس هم که گرفتی دیگه باید شوهرت بدیم!
دختر بودن یعنی کجا داری میری؟!
دختر بودن یعنی تو نمیخواد بری اونجا ، من خودم میرم!
دختر بودن یعنی کی بود بهت زنگ زد؟! با کی حرف میزدی؟!
دختر بودن یعنی خیلی خودسر شدی!
دختر بودن یعنی اجازه گرفتن واسه هرچی ، حتی نفس کشیدن!

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز , جمع دانشجویی, در ساعت | |
شوهران برگزیده سال +عکسمطلب ارسالی ازآرین0874

شوهران برگزیده سال +عکس

 

مقام های سوم تا اول امسال

 

مقام سوم را شرکت کننده ای از ترکیه بدست آورد

شوهران برگزیده سال

 

 

مقام دوم هم نصیب شرکت کننده ای از صربستان شد

شوهران برگزیده سال

 

 

و

شرکت کننده ی ایرلندی مقام نخست را کسب کرد

به خاطر حرکت واقعا رمانتیک خود

ببینید : دست خانم را گرفته

شوهران برگزیده سال

 

 

 

 

مقام های سوم تا اول سال پیش

 

یکم از بلژیک

شوهران برگزیده سال

 

دومی آمریکایی بود

شوهران برگزیده سال

 

و سومی از انگلستان

شوهران برگزیده سال

 

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز , جمع دانشجویی, در ساعت | |
آمریکا چهارشنبه به ایران حمله می‌کند!مطلب ارسالی ازآرین0874

آمریکا چهارشنبه به ایران حمله می‌کند!

 

حمله آمریکا به ایران

 

نظرات جالب هموطنان عزیز در سایت خبرگزاری منتشر شده ! :


* ما 4شنبه امتحان داریم لطفا بندازین جمعه
* من چهارشمبه چک دارم !
* منم چهارشنبه امتحان دارم . موندم چیکار کنم . برم جنگ نَرَم جنگ...
* پس چرا ساعت شو نگفته؟! شاید ما خونه نباشیم...
* حالا من چی بپوشم؟!
* ما شماره ماشين مون فرده، فك نكنم بتونيم تــو اين حماسه آفريني حضور بهم برسونيم!
* میشه بهش بگین موقع برگشت منو به عنوان غنیمت ببرن آمریکا
* سه شنبه حمله کنن تا چهارشنبه تمومش کنن که پنج شنبه جعمه بریم دَدَر!!
* شام هم میدن؟
* ایول ، بالاخره یه بهونه جور شد من پنجشنبه نرم عروسی. از جنگ برگشتم خستم ! تازه اگه اسیر نشم و برگردم
* بگو سر راه نون بگیره...
* ای بابا حالا نمیشه جمعه عصر باشه آخه عصرای جمعه خیلی دلگیره آقا ما از مسئولین خواهشمندیم جمعه حول و حوش ساعت ۳-۴ حمله کنن بعد از ناهار
* خوب شد قسط وامم خیلی عقب افتاده چه خوب میشه الفرار......
* اقا ببخشيد من جغرافيم زياد خوب نيست. اين اردن كه گفتين كجاي نقشه جهانه؟!
* آخ جون من پنجشنبه کنکور ارشد دارم...
* قبول نیست چون نگفته از کدوم طرف میاد !
* فقط تو رو خدا صبح زود بیا و گرنه ناراحت میشیم به خاطر خودتون میگیم تو ترافیک گیر نکنین
*  پخش مستقیمم داره؟ کدوم کانال نشون میده؟

 

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز, در ساعت | |
درد و دل 2 تا سوسک گرسنه / کاریکاتورمطلب ارسالی ازآرین0874

ماهنامه خط خطی

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز, در ساعت | |
تست سلامت نیم کره راست مغز / IJQ Testingمطلب ارسالی ازآرین0874

تست سلامت نیم کره راست مغز / IJQ Testing


در صورت توانایی خواندن متن زیر ، نیم کره راست مغز شما سالم است .


تست سلامت مغز



واقعاً به فکر باش ...
 

[+] نوشته شده توسط در برچسب:طنز, در ساعت | |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 28 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو
ارديبهشت 1392
فروردين 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
آبان 1391
مهر 1391
شهريور 1391
مرداد 1391
تير 1391
خرداد 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
آمار
روز بخير كاربر مهمان!
آمار بازديدها:
افراد آنلاين:
تعداد بازديدها:

مدير سایت :
حمید مینایی
لينكستان
کاسیت
نماز
دنیای بی رحمان
عاشقترین مخلوق
homa jon
خبرگزاری باشگاه پرسپولیس
سیستان برای سومین بار...
از اون حرفا
فروشگاه اینترنتی
کسب و کار
love love love
MUSIC
بچه های خرم آبادی
خسته دل
کامپیوتر برای همه از مبتدی تا حرفه ای
کونگ فو توآ(هنر رزمی ملی ایران)
کانون فرهنگی حیدر کرار
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جمع دانشجویی.... و آدرس h151.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com


لينكدوني

حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
خرید پرده اسکرین
قیمت تشک طبی سفت
کاشی رستوران

آرشيو پيوندهاي روزانه


CopyRight| 2009 , h151.LoxBlog.com , All Rights Reserved
Powered By Blogfa | Template By: LoxBlog.Com

خرید و فروش دامنه